امشب عروسی بودیم بعد خیلییییی بزرگ و مجلل بود باغشون و بااینکه گفته بودن بچه نیارید آورده بودن چند نفر بعد میگفتن باغ به این بزرگی چی میشه مگه.
بعد یه دختره رفت پشت عروس یه حالت تاج گل مانند خیلی بزرگ بود اون و انداخت زمین.
کلا له شدن گلا
عروس نگا کرد چیزی نگفت معلوم بود حرص میخوره ولی بعد مامان دختر بچه هه صداش زد بدو بدو رفت
دارم فکر میکنم جدی که منم تو عروسیم بچه دعوت نکنم
حالا مونده البته تا مراسم ما
ولی جدی با اینکه میگن بچه نیاد بازم میان.من شک دارم که باید چه کرد