یعنی هر تکونی ک میخورد حس میکردم الان در استونو باز کردم میخام رنگ لاکو پاک کنم
بابا یکم بهداشت یکم تمیزی ، چوشنه بعضیا انگار اب دشمنشونه مث گربه ازش فرارین
یکی هم دیروز بود تو تاکسی از بوی عرقش سرمو چپوندم تو درز شیشه تا رسیدیم
شانسم شیشه هم باز نمیشد هر چی زور زدم
مسیر چند دقیقه ای برام چند ساعت گذشت یه دیقه دیگ نرسیده بودیم باید ماسک اکسیژن بم وصل میکردن