سلام بچه ها ولنتاینتون مبارک ان شالله خوشی های دنیاسرازیربشه به قلب مهربونتون یه راهنمایی میخاستم بچه ها ازتون من حدودیه ماه با پسری اشناشدم از اول قصدمون ازدواج بود از اونجایی هم اون خانواده شهید بخاطر همین دوست پسرو دوست دختری قبول نداره راستش یه موضوعی مشکوکم کرده دوست دارم نظر شمارو بدونم این اقا پسر۳۰سالشه و چون سرگرم کاربوده حسابدار شرکت وبنابر دلایل های خودش راضی به ازدواج نبوده تا اینکه ما باهم اشناشدیم هفته اول گفت واقعا از اشنایی با شما خوشحالم و خوشحالم شما قرار همسر ایندم بشی شماره مادرمو گرفت به مادرم زنگ زد برای اشنایی بیشترچند هفته از اشنایی ما گذست گفت به مادرم گفتم قضیه تورو گفت گفتم مادر دختری میخام برای ازدواج مادرم هم خیلی خوشحال شده اما هر وقت از سرکار میره خونه گوشیش میزاره رو سایلنت و میگه زنگ اصلا فقط پیام یه روز سرهمین دعوام شد باهاش گفت چطور من پیش مادرم باهات حرف میزنم وقتی پدرم خونس میرم اتاق حرف میزنم اما تو با اینکه به مادرت گفتی گوشیتو میزاری سایلنت زنک هم اصلانباید بزنم گفت خجالت میکشم اخه پیش مادرم چون تا حالا این کارو نکردم تو اولین دختری و این اقا یه خواهر داره یه روز گوشیش دست خواهرش داده بود قبل از اینکه بده خیلی سفارش کرد زنک نزنی پیام ندی گوشی دست خواهرمه یه چیزی برام مشکوک شده چطور وقتی به مادرش گفته یعنی مادرش به خواهرش نگفته من خیلی اون روز ناراحت شدم از کارش یعنی واقعا ماذرش میدونه اگر میدونه چرا پنهان بازی میکنه یعنی مادرش به خواهرش نگفته بچه ها به نظزتون دروغ میگه یا واقعا گفته این رفتارش چی معنی میده
خاله من پارسال درگیر یه رابطه عاطفی شد پسره گفته بود میاد خواستگاری و همه مقدمات رو انجام دادن دقیقه نود من فهمیدم زن داره، خیلی جدی خودش رو نشون میداد
من حدس میزنم مجرد نباشن خیلی خیلی حواستو جمع کن اگه انقدر راحت هست که به مادرش گفته حداثل حداقل روز ...
چرا داریم. ی دوس پسر ترک داشتم بیچاره اصن نمیتونست جلو خونوادش حرف بزنه میگفت تو این موقع گوشی دستت چیزی بهت نمیگن...؟؟!!!!!
خدا مطلقا باهامه و من همه کارامو ب خدا سپردم و برام ب نحو عاااااااااالی حلش کرد.قدرت مطلق خداوند پشت منه و کسی توانایی مقابله با خدا رو نداره...ممنونم خدا جووووووونم که همیشه پیشم بودی و هوامو داشتی و منو از همه بدیها دور کردی...خیلیییییی دوست دارم خدا جونم...بوووس بووووووووس💋💋💋
من میگم این مجرد نیس...شاید خیلی بدبینم نمیدونم..ولی عزیزم سریع سعی کن ته و توی ماجرارو دربیاری
نظر منم همینه...اون وقتیم که گفته دست خاهرمه احتمالا دست زنش بوده
خدا مطلقا باهامه و من همه کارامو ب خدا سپردم و برام ب نحو عاااااااااالی حلش کرد.قدرت مطلق خداوند پشت منه و کسی توانایی مقابله با خدا رو نداره...ممنونم خدا جووووووونم که همیشه پیشم بودی و هوامو داشتی و منو از همه بدیها دور کردی...خیلیییییی دوست دارم خدا جونم...بوووس بووووووووس💋💋💋
چقدر منفي جواب ميدين شايد واقعا خجالت ميكشه من يكي رو ميشناسم طرف ٣٥سالشه اما هنوز اون حجب وحيارو با مادرش داره كه جلو مادرش با دوست دخترش حرف نميزنه تازه ميگه نميخوام خواهرم هم با اين رفتار من اون حياي بينمون از بين بره شايد اين اقا هم از همون نوادر باشن
حالا مورد شما رو نمیدونم ولی همچین پسرایی هستن هنوزم.پسر فامیل ما من بهش پیام میدادم میگفت درست نیست حرف بزنیم و اینا.میگف قصد پیچوندنم ندارم ازین تیریپ مذهبیا هم هست.ولی واقعا در مورد شما نمیدونم.شاید کسی رو داشته باشه