من تازه طلاق گرفتم پدرم هم قلبش درد میکرد چند روزی بیمارستان بستری بود
حالا از برادر نامزد قبلیم شکایت کردیم به دلیل سواستفاده از شغلش و اینکه تعقیب میکرد منو تهدید میکرد.
طلاق که تموم شد بعد اومدن گفتن بیاید رضایت بدین من و مامانم گفتیم رضایت نده بابا ازش یه تعهد بگیر که دیگه بعدا دردسر نشه برامون به خصوص برای من
حالا جلوی یکی از فامیلامون که فامیل اونا هست با مادرم گفتیم که ما رضایت نمیدیم که به گوششون برسه اونا هم اذیت بشن یکم و بفهمن استرس داشتن چیه
بعد عمم میگفت ول کنید داداش منو دیگه کوتاه بیاید حالشو بدتر میکنید بگذرید دیگه ببینم یه بلایی سر داداشم میارید😐😐😐😐😐
واقعا ناراحت شدم یعنی مشکلات من برای خودم تنها؟پس باید برم یکیو پیدا کنم کاری داشتم کمک کنه