سلام دوستای خوبم من قبلا هم گفتم بهتون ک بامادرشوهرم زندگی میکنیم 77سال سن داره بهتون گفته بودم چه طعنه وکنایه هایی از بچه دارنشدنم میزنه-ولی ازدوسه روز پیش تاحالا به هرکی میرسه میگه عروسم وسایلم رامیدزده 0بخدادارم دیوونه میشم فقط اشک میریزم ومیگم خدا توفقط یارمنی0چکارکنم باهاش اینقدرکه بهش محبت میکنم انگارنه انگار
شوهرم هم خدایی ناراحت میشه ک مادرش این حرفارامیزنه ولی چیکارکنه دیگه
عزیز دلم تحمل کنم گلم. احتمالا یه کم دچار حواس پرتی شدن. میشینن فکر و خیال می کنن بعد به همون پر و بال می دن و فکر می کنن که واقعیت داره. مادربرزگ منم اینجوری شده.
شما خانومی کن بخاطر همسرت تحمل کن . مطمئن باش خیر و برکتت تو زندگیت میاد
مهربان ترینم، همسرم، هنوز بعد از این همه سال با هم بودن، سرم که به شانه هایت می رسد و صدای قلبت را می شنوم، مگر دیگر غم جرأت دارد کنج دلم بماند.