نمیدونم مشکل از منه یا از بدبخت سیاهم
خودت...
من از ازدواجاولم هیچ خیری ندیدم الا قرص عصاب و ارامش بخش هیچی با کلی بدبختی تونستم ازش جدا شدم با کلی امید و اررو با عشق بچگیم ازدواج کردم کاونم از بدبخت بد من تبدیل شد ب هیولا ی غلطی کردم بچه دارشدیم الان ۵ساله زجرم میده اولاش با کتککاری و حرف زشت بعدشم با چیزای کمیدونه نقطه ضعفه
همسر الانتون رو با شناخت انتخاب کردین؟ یا نه
باهاشون حرف زدین؟
موقعی که با هم بهتر هستین بیان کنین
و بگید که این یک زندگی مشترک هست و نذار زندگیمون بد تر و یا خاتمه پیدا کنه
بگید که ما الان دو شخص بالغ هستیم و بچه داریم.
بخاطر بچه برای زندگیتون تلاش کنین
بهش بگید اگه زندگیتون با مشاوره خوب تر بشه، حالتون هم بهتر خواهد شد
و پدر و مادر خوبی برای بچتون خواهید شد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
