واقعا اینهمه دید و بازدید و مهمونی پشت سر هم ،بی قاعده،به بهونه بازی بچه ها،اخی اونا خوشحال باشن،به این بهونه خونه فلان رفیق و فامیل و دوست و آشنا و خواهر و برادر و ننه بابا رفتن فقط اسراف زمان،خارج شدن بچه از تربیت صحیحش چیزی نداره،جز اینکه زمان خلوت و سکوت میزبان رو بگیری به خاطر راحتی خودت،آره مهمونی و دید و بازدید و بازی بچه ها عالیه ولی اخه انقدر بی نظم و قانون بده.
هرچند از بیشعوری آدم ها خسته میشم،کم میارم که فقط میخوان روزشون شب بشه و مزاحم خلوت و تفکر و راحتی میشن،اما این قضیه رو که هنوز نمیتونم طبق استاندارد های درستی که بهشون رسیدم رفتار کنم ،بیشتر از همه چیز ناراحتم میکنه ،دیگه کی آخه خدا پس همه ی ترس ها و شرک های لعنتی ام رو میزارم کنار،کی به سلامت این جسم و تن میرسم،تنبلی و بی حوصلگی ها رو،راحت طلبی هارو به عشق خودت میزارم کنار کنار کنار ،اون ته ،تا نابود بشه و فراموش بشه و محو بشه ،فقط باید پایبند باشم،بشم،به لطف بیکران خودت.
دوست دار تو❤کاش بشود بنده ی تو❤
