من خودم یه بار خوابه شیطانو دیدم قیافشو ندیدم اما صداشو شنیدم خیلی صدای وحشتناکی داشت
داشت به بابام میگفت توخونتون یه قران دارین باید اونو پاره کنین اخه مازیاد قران میخونیم
یادمه انقد به بابام التماس میکردم اسم خدارو بگو یا الله اکبر افتاده بود دنبالم میخواست قرانو ازم بگیره خیلی
گریه کردم داشتم التماسش میکردم تااینکه بابااسم خدارواورد اونم ازخونمون رفت یادمه خونمون خیلی شلوغ
شده بود همه داشتن گریه میکردن تبریک میگفتن....