من با مادرم زندگی میکنم پدرم تازه ازدواج کرده
مامانم هرچی میشه میگ برو ی چند روز خونه باباات بمون راحت شم اخه این حرفه میزنه مگه من چ تقصیری دارم من هیچوقت بد دهنی نکردم ولی اون همش بهم میگ زر نزن گیج الان مثلا داشتیم ی برگیو باهام پر میکردیم بعد من پا شدم برم اتاقم فک کردم گوشی ک دستمه گوشی خودمه بعد دیدم مال اونه دادم بهش میگ خاک تو سرت گیج اخع مگ من چیکار کردم اصلا بهم محبت نمیکنه اینم بگم من کار میکنم ولی با مامانمم ولی کل کارا زحمتش با منه پولام ب حساب اون میاد بهشم میگم پول بده میگ برو از بابات بگیر شما بگین چیکار کنم خسته شدم با بابام نمیتونه زندگی کنم دوس ندارم من ۱۸. سالمه مامانم ۳۶