سال 402 عقد کردیم یکسال بعد بدون هیچ حمایتی رفتیم سر زندگی با کمترین چیزها، هنوزم سرپا نشدیم ولی خب کنار هم بودن مهمه، ولی الان شاید یه کوچولو دلتنگ جشن نگرفتن هستم ولی بهش خیلی بها نمیدم، من حتی اینه شمعدان و خرید عروسی و.... هم نکردم، اگه ازش مطمئنی از مادیات بگذر تا بعدها برات جبران کنه
والا ما عقدیم تو همین شرایط مادر شوهدم خودشیفته و بدذاته از همون اول دخالت و بعدشم جادو جنبل همسرم فهمید و قطع رابطه کرد دو سه هفته خونه ما بود بعدشم با همکارش خونه اجاره کرد همسرم کارش شرکت خصوصی تعونیه ماهی ۲۰ تومن درامدشه ولی خب اسنپم کار میکنه الان فعلا پول جمع میکنه برای سرویس خریدن بعدشم برای پول پیش خونه البته بابای منم کمکش میکنه و جهیزیه کامل میده ولی خب خودش اصلا هیچ پشتوانه ای نداره
ببین اگر قطع ارتباط کردید واقعا بدون برگشت قطع کنید چون خانواده سمی درست نمبشه و فقط اسیب میزنه روزی شمارو خدا میده خدا زندگیتونو میسازه مطمئن باش من هم خیلی فشار رومه قرص فلوکستین میخورم ناشتا استرسمو کم میکنه ولی سخته بازم