چجوری وقتی شوهرم وابسته اوناست طبقه بالا مادر شوهرمیم .
و نمیشه واقعا هیچ وقت خانوادشو ول نمبکنه اولشم منو دلداری داد حالا دو روز گذشته اومده میگه مگع چی گفتن تو حساسی
خوب من ب مادر خودمم اجازعنمیدم راجب هیکلم نظر بده وقتی راجب هیکلم نظر میده فردا پس فردا تو زندگیم نظر میده مامان من بخدا هیچ کار ب هیچیمون نداره ماهی سالی یبار میاد خونمون تو زندگیم دخالت نمیکنه اون وقت این حتی خواهرشم مسخره میکرد اوایل منو
خاستگاری منم ک اومدن خواهرش ن گذاشت ن برداشت گفت داداش من لاغر وقد بلند دوست داشت تو که چاقی منم وستیلشونو پس دادم بشون گفتم ازدواج کنسله چون شخصیت ندارید باز همه پاشدن اومدن خونمون معذرت خواهی همون موقع باید کنسل میکردمهمه چیو
قدمم 160هست باز قدمم مسخره میکنه میگه کوتاه و فلان وبهمان حالا خودشم دندون نداره موهاش تمام ریخته ی تارم نداره . قدشم 130تاست پس خوبه منم بگم . ولی بمن چ این مسعله شخصیه مگه من فوضولم