سلام. دختر 43 ساله مجرد هستم و کارشناسی ارشد دارم و دوشیزه هستم. آقایی 48 ساله با دو فرزند آشنا شدیم از خرداد 1403. الان فهمیدم رفته با یک متخصص متولد 68 که دو تا بچه داره داره آشنا میشه. میگه 13 سال تفاوت سنی خیلی برام جذابه. اونا با هم ازدواج کنند یا هرچی. الان نه حس نفرت دارم نه خشم. فقط شوک هستم. با این سنم چطوری از نو با یک آقای دیگه آشنا بشم چون دلم ازدواج میخواد ولی دیگه حوصله و انرژی برای آشنایی بعدی ندارم. از طرفی ترسیده شدم که نکنه بعدی هم بیاد وقتم بگیره و بره، از طرفی از زندگی عادی افتادم. نیمه شب از خواب میپرم یا غذا درست و حسابی نمیخورم. همش تو فکر هستم.
الان دو سه هفته هست با اون خانم هست. مشکل اینه من انگار تو فضا، تو یک سیاه چاله رها شدم و اعتماد به نفسم پایین اومده. میگه خودم برات شوهر پیدا میکنم. دیگه حوصله آشنایی و حرف زدن با کسی ندارم. کاری ندارم بهش. ولی خودم رو چطور بازیابی کنم؟