امشب یکی از دوستای شوهرم با زن بچش اومدن شهرمون خونه دارن اینجا گفتن شب بریم باهم ی کافه ای جایی بشینیم خلاصه رفتیم منم ی تعارف کوچیک کردم که فردا بیاین پیشمون اینام ن گذاشتن نه بر داشتن گفتن باشع ساعت یازده شب قرار شد ناهار بیان خونمون ۶ نفرن
یعنی دهنم سرویس شده اولین بارم هست دارن میان تموم خونه اونجور که میخوام تمیز نیست
هزار تا کار دارم
😕😕😕 خوابم میاد له ام له با هزار تا کار
مایی که ۷۰۰ تا مهمون داریم چی بگیم؟😂
🤣🤣🤣🤣لعنت بر دهانی که بی موقه باز شود
سخت نگیر
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد حکایت تو شد😂😂
اشکال نداره عزیزم درسته الان خیلی کاری و وقت نداری و استرس داری اما یه شبه میگذره
مهمان حبیب خداست و با خودش برکت و نور میاره به خونتون
منم قبل مهمانی خیلی استرسی میشم اما وقتی میان و میرن انگار یه انرژی و خوشحالی زیادی تا حداقل یه هفته تو وجودم میاد
من وقتی مهمون میاد خونم باید ۱۰۰ درصدش برق بیفته و سخت گیرم تو پذیرایی واسه همین سخته اما میگذره و آخرش خوشه
وای چقد بده
برا همینه من هیچوقت تعارف الکی نمیکنم😂💔
دقیقا منم همینم باید خونه ام حسابی تمیز باشه از بس کار میکنم بعد اینکه میرن تا دو روز میوفتم
۱۱ شب برا شام میان پیشتون ؟ پذیرایی با چی هست شام چی هست؟
شما هم یه روز رفتین شهرشون از سه روز فبل هماهنگ کنونی یه وعده برید پیششون
