من عقدم نزدیک سه ساله من شوهرم تهرانه خودمم تهران خونه داریم اما ی مدته ا شهرستانیم حالا ما اختلاف زیاد داشتیم دیگ از پارسال برج پنج شوهرم گفت من خونه جدا نمیگیرم تو حیاط مادرم ی واحد میسازم گفتم باشه ازدواج دوممه حالا از برج پنج تا الان هیچ کاری نکرده من ی چند ماهی میشه شهرستانم بخاطر فوت مادربزرگم و خب دوران عقد من مادرم هرجا باشه باید منم اونجا باشم این آقا همش غر غر ک تو نیستی من دست بالم نمیره ب کاری خب وقتی من شرایطم اینجوریه چیکار کنم خب بنظر شما نباید خونه بگیره وقتی یکی زیر عقدته نباید خونه براش فراهم کنی بیاریش پیش خودت الان ب من فوش میده اذیتم میکنه تو رفتی نیستی بعد همین یکسره ب ن میگه نمیخامت میخاد فقط با من رابطه داشته باشه منم هی استرس حاملگی بگیرم گفتم خب بجا این رفتامدا زودتر خونه بگیر عروسی کنیم دیگ چ فرقی داره من اینجا یا اونجا. حالا مقصر منم