سلام تو رو خدا راهنماییم کنین
من یه غلط بزرگی کردم و تو 14 سالگی فکر کردم عاشق شدم و هر چی خانوادم گفتن نه من به زور گفتم میخوامش و اگ نزارین باهاش ازدواج کنم باهاش فرار میکنم.الان 23 سالمه دوتا بچه دوسال و نیم و چهار ده ماهه دارم.این شوهرم منو دیوانه کرد کار نمیکنه تو یخچال خونمون کوفت پیدا نمیشه ک بخوریم خالی خالی خالی.لباس های ده سال پیشمو میپوشم بچه هام لباس های کهنه میپوشن حتی برای بچه ها شیر و مای بیبی نمیخره مریض میشن دارو نمیخوره و کل خرج بچه هام با پدر و مادرمه.دریغ از یه ذره محبت همش میاد خونه سرکوفت زن های مردمو میزنه تو سرم میگم آخه مرد تو دوست داری مثل زن های مردم به خودم برسم نیاز به پول داره پول بده منم بلدم و دلمم میخواد مثل بقیه تیپ بزنم.این ها همش به کنار هرررر شب عرق کوفت میکنه میاد خونه میبنده منو خانوادمو فحش و اون حرف هایی ک نمیشه زد.دیشب هم عرق خورد و اومد خونه بحثمون شد و شروع کرد به کتک زدنم و زنگ زد برای مادرم و بهش حرف های نامربوط زد.بعد الان بهم میگه دیگ حق نداری بری خونه خانوادت و بهشون زنگ بزنی.من از دستش خسته شدم و میخوام طلاق بگیرم و از طرفی نمیتونم بچه هامو دست این روانی بزارم برم و مطمئنمممم ک بچه هارو هم نمیده به من.من چیکار کنم؟