یکی بود چون شبیه عشق سابقش بودم ولم نمیکرد لعنتی
سمترین هم پسرخالم بود پنج سال ازگار پیام و تماس و اصرار بعد ک قبولش کردم برا اشنایی بیشتر حرف بزنیم شروع کرد ب جفتک انداختن کات کردم
یکی هم بود همسایمون بود اومدن خاستگاری خوشم نیومد رد کردم پسره رو ندیده بودم قبلش ی سال پیغام پسغام واسطه فرستادن اجازه دادم دوباره بیان اومدن رفتن فرداش پسره پیام داد چون تو ب من جواب رد دادی نمیتونم ب ازدواج باهات فک منم سممممم خالص 🫤😑
جالبیش اینکه پسر فامیلشون عاشق شد و تونست بعله رو ازم بگیره الانم پیشم خابه مرد کامل عاشقشم 🥺😍