زشته سوار موتور بشید ولی خواهرش بیاد خونه بگه شب بمون خودم با موتور میرسونمت چه برداشتی از این ماجرا دارین
یا مثلا مرد غریبه بیاد خونه به زنش بگه برو تو اتاق باهاشون برخورد نداشته باش ولی خواهرای خودش تو مجلسی که مرد هست برو بیا وبگو وبخند وصحبت دارن
یا بیرون رفتن تورو محدود کنه ولی خواهر خودشو تو بیرون رفتن همراهی کنه
من متوجه نمیشم این ارزش قائل شدن واسه زنش یا عدم اعتماد بهش نظر شما چیه ؟