دوستم بچه ی هفتمش دنیا اومده. رفتم دیدنش . انقدر منم دلم خانواده پرجمعیت خواست .کاش توان داشتم بازم بچه میوردم ولی شوهرم نیست و تنهام😔
بچه هاش داشتن با هم بازی میکردن و قهقهه میزدن. دختر بزرگاش هم با هم صحبت میکردن و میومدن نوزاد رو میبردن پیش خودشون 🥹