دستیار یه دکترم امروز منو یه دستیار دیگه با همراه مریض داخل بودیم برگشت دکتر بمن گفت دندونای اسباتو بزار رو هم بخند مریض ببین انجام بده مثل تو یاد بگیره قالب بگیرم منم خجالت کشیدم جلو اونهمه گفتم نمیتونم 🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐دکترم به همراه مریض گفت انجام بده
نه بابا چه سوتی بهش فکر نکن خب راحت نبودی که انجام ندادی
نفهمیدم
فکردم بهت گفته اسب
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
