2777
2789
عنوان

داستان زندگیم💜

133 بازدید | 3 پست

هستی در جوارم اما.....

نمیتوانم هم صحبتت شوم



آخ که چقدر دلم خواست درد و دل کردن با تورو ..... آخ که چقدر دلم خواست برگردم و توی چشمات نگاه کنم و برات تعریف کنم که دیروز رفتم برای مصاحبه برای خبرنگاری.... با شور و ذوق بهت بگم که یه خبرنگار کنارته آقاسید 🙃

و تو هم با همون حالت همیشگی، کمی فکر کنی و بعد تو جوابم بگی

-آفرین. حالا کدوم خبرگزاریه؟

و منم مثل همیشه روی ابرها پرواز کنم و غرق تو بشم که حتی گذر زمان رو حس نکنم... چقدر سخته توصیف حسم با تورو....

.

.

توی همین فکر و خیال بودم که یهو با صدای مسئولمون به خودم اومدم،

- خانم احمدی برو فلان کارو انجام بده.

- چشم خانم مرادی

.

و شاید خودت ندونی که حتی توهم و خیال با تو بودن هم چقدر منو به وجد میاره.

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

امروز دوم اردیبهشت سال ۴۰۴

ساعت ۱۱ و نیم


دوباره مثل همیشه من توی دفتر بیمارستان بیکار نشستم.

حدود یک ساله که از استخدامیم اینجا میگذره.

.

.

حدوو یک ساله که از آشنایی من با سید میگذره.

چقدر زمان زود میگذره. دارم به این فکر میکنم که کم کم داره از فرصت با هم بودنمون کم میشه .... هر چی تو دیرتر بیای لحظاتی که میتونیم در کنار هم از این دنیا لذت ببریم کمتر و کمتر.میشه....

.

.

با هم بودنمون؟؟؟

چه جمله ی عجیبی ....

مگه قراره که اتفاق بیفته؟

تو نمیدونی که اون به تو هیچ حسی نداره، بهت فکر نمیکنه، ناراحت باشی یا نباشی برای اون فرقی نداره؟ نمیدونی اون لحظه شماری نمیکنه برای با تو بودن؟

که اگه اینطوری بود این فرصت هارو از دست نمیداد .....

.

.

دوباره رفتم تو فکر .... یعنی هیچ وقت قرار نیست من و تو ما بشیم، من بشم همدمِ تو ......

همدم؟ همدمِ سید؟ مگه میشه؟


.

.

"اون به تو حسی نداره."

.

جمله ای که سختیه درک کردنش غیر قابل توصیفه .... چجوری با این جمله کنار بیام...

چجوری باور کنم که ما تا همیشه قراره این فرصت با هم بودن رو از دست بدیم ....

یهویی نگاهی به ساعت گوشیم انداختم، یک ربع گذشت و من غرق در افکارم بودم ....

دارم با خودم فکر میکنم که مگه اون چی داره که فکر میکنی دنیا با اون قشنگتره؟

"دنیا با اون قشنگتره"

آره دلیل این حسم رو فهمیدم .... دنیا در کنار تو بودن قشنگتره .... 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792