ما دیشب جاریم مهمونمون بود منم پلو مرغ درست کردم وضعیت جاریم شون ماشاالله خوبه
ولی بچش گفت زن عمو شام چی درست کردی گفتم برنج مرغ که تو خیلی دوست داری پنج سالشه گفت واقعا خدارو شکر مامان زن عمو برامون برنج مرغ گذاشته ماهممون خندیدیم برادر شوهرم عداش در آورد خدایا شکرت بعد سالیانی ما برنج میخوریم باز خندیدیم شوهرم به داداشش گفت آنقدر به زن و بچت ظلم نکن گناه دارن 🤣🤣🤣🤣
مامان من رژیمه و سبزیجات آبپز میخوره.چند باری پسرم سر سفره هویج آبپز خورده.یه بار تو جمع خانواده ی همسرم بلند گفت ما هر بار میریم خونه مامانیم ناهار فقطططط هویج داغ میخوریم😭منظورش این بود مامانم غذای دیگه نمیخوره🤦♀️😂
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم