حدودا چهار ساله که بخاطر شاغل بودن مامانم و خواهرم علاوه بر بابام تو خونه تنها میمونم
اوایل که تنها میموندم برام خیلی سخت بود اما به مرور عادت کردم
حالا بعد از گذشت چند سال احساس میکنم که تازه داره تاثیرشو میزاره و احساس میکنم منزوی و افسرده شدم موهامم دسته ای میریزه
همیشه خستم ، زیاد میخوابم و حال ندارم تا به کارام برسم ، مثلا میبینی کلی کار برای انجام دادن دارم اما حال ندارم انجامشون بدم
دوستای زیادی ندارم و خیلی همباهاشون بیرون نمیرم
تفریحات زیادی هم ندارم فقط کلاس موسیقی میرم و زبان
همش دلم میخوهد تو خونه باشم ، به ظاهر شادم و همیشه ی خدا در حال خندیدنم اما از درون یجوریم
نمیدونم چمه فقط میدونم که دیگه خسته شدم