2777
2789
عنوان

دیشب چقد شب خوب و بدی بود برا

539 بازدید | 28 پست

شوهرم بعد 3 ماه از کمپ اومد 

خیلی قیافش عوض شده بود چاقم شده قشنگ انگار تو این 3 ماه 30 کیلو چاق شده  بچهام اصلا نمی‌شناختنش 

دختر بزرگم 5 سالشه میگفت مامان انگار دارم خواب میبینم بابا اومده 

میگفت شاید بابا نباشه فقط شبیه بابا 

دختر کوچیکم 3 سالشه اصلا نمی‌رفت بغل باباش کلا انگار یادش رفته بود ولی خوب شوهرمم خیلی قیافش عوض شده بود 

اخلاقش یجوری شده انگار کوه کنده انگار از مکه اومده 

اصلا حس پشیمونی یا این که ناراحت باشه نداره 

رفت بالای حموم همون جا که موادشو وسایلش نگه می‌داشت دست زد من اونارو همه رو ریختم دور گفت اینجا تیغ داشتم میخوام برم حموم بهش تیغ دادم رفت حموم و اومد بعدم یخرده خوابید و با بچها بازی کرد 


یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

مثل دفعه های قبل که خیلی کلافه بود عصبی نیست آروم تره ولی همش از مواد کشیدنش حرف میزنه

ینی باز می خواستند شروع کنند؟

درخواست ندید ... درخواست ندید ... درخواست ندید ...ممنونم که رعایت می کنید و در خواست نمیدید 😮‍💨

به خواست خودش ترک نکرده؟

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           

هی بهش بگو چقدر عالی شدی


هیکلت و قیافه ات عالی شده 


الان شدی مرد زندگی 


الان کیف میکنم کنارت راه برم توی خیابون 


بهش حس خوب بده 


تا برنگرده به دوران سیاه اعتیادش 

توقع داشتم اومد دلش تنگ شده باشه بغلم کنه یا حتی شب بیاد پیشم بخوابه ولی اصلا ولی کار می‌کردم فقط نگ ...

اونا که رفتن بچها و خوابوندم بچها پیش خودمون میخوابن واقعا دلم میخواست خودش بیاد پیشم اما نیومد آخرم خودم رفتم بغلش من شیمی درمانی میشم حس زناشویی ندارم فقط دلم میخواست بغلش باشم 

بهش حس خوب بده

فعلا باید توقع اینا را بزاری کنار

صبر کردی بازم صبر کن تا خوب بشه

اونم الان ازت توقع داره اگه شروع به غرغر بکنی اعصابش بهم میریزه 

اگه خودتم کلاس های کمپ برای خانواده ها شرکت میکردی خوب بود

وایساد از کمپ حرف زدن میگفت خیلی بهش سخت گزشته منم گفتم تو سختی کشیدی میدونی چقد بدبختی کشیدم هزار تیکه شدم قسط بده کرایه خونه خرج دوا دکتر با این مریضی رفتم سرکار خرج دوتا بچه دو تا شیمی درمانی آخرم پدرمو در آورد اینقد دکتر داروهای سختی نوشت نمیتونستم راه برم ولی باز باید میرفتم سر کار 

اینا رو به نظرتون اشتباه کردم گفتم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792