سلام بچها میشه کمکم کنید الان داشتم خواب میدیم ک همسرم بیدارم کرد گفت داشتی ت خواب ناله میکردی خواب دیدم مهمون دارم ت خونه خوابیدن اونا منو همسرم ت حیاط گربه ها داشتن راه میرفتن من دراز کشیده بودم یکیشون پشتم خوابیده بوده هرکار میکردم نمیومد پایین ب لباسم گیر کرده بود تا میخاستم لباسمو دربیارم ک گربه جدا بشه بیدارم کردهمسرم خیلی ترسیدم ت ی شهرغریبم ک فقد فامیلای شوهرم اینجان خیلی ترسیدم