2777
2789
عنوان

بچه نخواستن

| مشاهده متن کامل بحث + 1398 بازدید | 102 پست

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

میفهمم ولی خیلی نسل جدید عوض شدن خودم معلمم والا این نسل اگر عصای دست ما بشهاز یه طرفم من آدم وسواسی ...

برادرم پارسال به اصرار مادرم رو به یک سفر خارحی برد 

من شدیدا مخالف بودم چون گفتم من نباشم کی میخاد کارهای مادرم رو انجام بده 

چون برادرمم خودش تقریبا سنشون بالاس.عروس مون هم وظیفه ای نداره میخاد از سفر لذت ببره اونم سفر خارجی ک هر سال ک نمیشه رفت.

ولی دختر و پسر داداشم گفتن عمه نگران نباش ما نمیذاریم آب تو دلشون تکون بخوره اتفاقا دهه ی نود و هشتادی هستن 

مادرم نیگفت نذاشتن حتی من تکون بخورم 

اتاق هتل رو با من گرفتن و مدام بهم رسیدگی میکردن 

من اصلا بکر نمیکردم یک دهتر و پسر ۱۴ ساله و ۱۲ ساله اینطور مادرم رو ترو خشک کنن 

من بعدش کلی ازشون تشکر کردم براسون کادو خریدم ک برای مادرم زحمت کشیدن ولی خودشون گفتن عمه ما کلی از وجود عزیز لذت بردیم 

و اگر عزیز نبود شاید انقدر بهمون خوش نمبگذشت 

انقدر این نسل حدیدی ها رو دست کم نگیریم 

ما خودمون بهشون مسولیت نمیدیم 

وگرنه خیلی زبل و باهدش و توانمند تر از نسل ما هستن 

پس نسل دهه ی ۳۰ و ۴۰ میگفتن بچه نیاریم معلوم نیست دهه ۶۰ و ۷۰ چطورین

بچه رو ۹ ماه باید نگه دارم کسیم نیست کمکم بده شوهرمم کمک بکن نیست خیلی بخاد لطف کنه جارو بکشه بعد به دنیا بیارم اونم با سحتی بعد که کوچیکه ازش مواظبت کنم از خودم بزنم از کارم از ایندم تا یکیو بزرگ کنم بعد همه مسئولیتاش با منه چون هیچچچچ عهدی کمکم نمیکنه 

🫂🙂سردرگم در هیاهو

از دوست خیلییییی ضربه خوردم دیگه میترسم برم سمت دوستی🌸

پس برو سمت رشد فردی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
دوستی های موثر بسازفامیل شاید نمونه ولی دوستای خوب میمونن

اصلا قبول ندارم نه دوست نه فامیل نه حتی خواهر و برادر  هیچ کدوم ماندگار و صادق و خیرخواه واقعی نیستن ولی پدر و مادر و فرزند بخاطر قرابت خونی واقعی خیرخواهن 

اصلا قبول ندارم نه دوست نه فامیل نه حتی خواهر و برادر هیچ کدوم ماندگار و صادق و خیرخواه واقعی نیستن ...

والا من خودم مادرم و برادرم نموندن برام (فوت نشدن ها، رابطه‌مون قطع شد) ولی الان دوستیای بالای ۲۰ ساله دارم که پا بر جان

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792