بارداری مجدد بعد از سزارین

دورت بگردم عزیزم

میدونم چی میکشی

هیچکس بجز خودمون ما رو درک نمیکنه

به خدا توکل کن خودش صاحب بود و اختیار داشت ازمون گرفت اما حتما بهترینها برامون تو راهه 

فان مع العسر یسرا *ان مع العسر یسرا

میدونی... 

من این مدت خیلی فکر کردم 

به این فکر کردم اگه الان اون بچه زنده میموند و دو سه سال دیگه بر اثر یه اتفاق میمرد اونوقت دردش خوردنی بود؟

اونوقت دیگه زنده نمیموندم 

مگه خاطراتش میذاشت زندگی کنم؟

اونموقع به معنای واقعی کلمه هم من و هم شوهرم نابود میشدیم.

دیگه با اعماق وجودم قبول کردم که زنده موندنش به صلاح هیچکس نبوده انگار .وگرنه خدایی که این بچه رو ۹ ماه تو شکم من سالم نگهداشت نمیتونست دو ساعت نگهشداره؟

چرا خوبم میتونست اما چون به صلاح هیچکدوممون نبود ازمون گرفتش عوضش اون دنیا نی نیهامونو بهمون میدن و با اونها وارد بهشت میشیم

اونها شفاعت پدر و مادراشونو میکنن و این برای من خیلی لذتبخشه 😍

تصمیم گرفتم دیگه ناراحتی نکنم و دوباره دستامو بذارم رو زانوم و یا علی بگمو دوباره نقطه سره خط، از اول شروع کنم

انگار اصلا تا حالا باردار نشده بودم اون ۵ سال که نشدم این ۹ ماهم روش

تو هم به خودت بیا همسرت گناه داره 

من اگه عشق به همسرم نبود تا الان خودمو میکشتم 

به خودت بیا عزیزم با روح و روان خودت کار کن 

هیچکس به اندازه خودت نمیتونه بهت کمک کنه حتی روانشناس 

اوایل همه به من پیشنهاد میدادن برم پیشه روانشناس اما من اصلا به حرفاشون اهمیت ندادم

چون اخلاق خودمو میدونستم 

تو هم خودتو پیدا کن دوباره به خودت بیا 

خداگر زحکمت ببندد دری*ز رحمت گشاید در دیگری 

اینم بدون دوست خوبم که ما به این دنیا نیومدیم که به همه آرزوهامون برسیم ما فقط برای بندگی اومدیم اگه این وسط چیزیو ازمون میگیره صاحبشه و اختیار تام داره ما باید خودمونو با شرایط وفق بدیم

سخته ، دردناکه ، کمرشکنه ، نابود کننده است ، اما نشدنی نیست

که عشق آسان نمود اول * ولی افتاد مشکل ها...

من یا علی گفتمو بلند شدم تو هم بگو و بلند شو 

بیا همینجا با هم بمونیمو از نتایجی که میگیریمو کارایی که میکنیم بهم بگیمو بهم انگیزه بدیم 

دنیا که به آخر نرسیده فقطم منو تو نبودیم که این اتفاق برامون افتاد پس بیا باهم شروع کنیم☺

هر که در این بزم مقربتر است * جام بلا بیشترش میدهند

🌻🌻🌻

اگر بعد از زایمان با واژن شل و یا لابیاهای آویزان روبرو شده اید بهتر است مطالب لابیاپلاستی را مطالعه نمایید 

لابیاپلاستی

سلام من هم ۲۰ خرداد ۹۷ دخترم رو اواسط هفته ۳۴ ازدست دادم زایمان زودرس گرفتم جفتم کنده شده بود از پشت جفتم خونریزی کرده بود منم خبر نداشتم علائمش طوری نبود من بفهمم نه کیسه آب پاره شد نه خونی ازم اومد هیچی یهویی شکمم سفت میشه تا میرم بیمارستان بهم میگن بچت نبض نداره بعدش هم سزارین اورژانسی میکنن چون فشارم رفته بود روی شانزده، الان نزدیک شش ماه میگذره بیست آذر شش ماه میشه 

 خدا بزرگه عزیزم هفت روز بعد از قاعدگی اقدام کن احتمال بارداری زیاده، منم دلم میخواد اقدام کن ولی میترسم خدای نکرده اون اتفاق بد واسم دوباره بیفته، اصلا وحشت دارم از اینکه حامله بشم برم نبض بچمو گوش کنم

خداروشكر كه استارتر هنوز هستي 

غم بزرگي تو دلمه دخترمو ٤ روز پيش از دست دادم دارم از غصه اش ميميرم يه فرشته كوچولوي خوشگل باورتون نميشه روزي كه رفتيم خاكسپاري و داشتن  مي شستن همه از زيبايي فرشته كوچولوي من دهنشون باز مونده بود نمي دونم چه حكمتي تو كار خدا بود كه اونو ازم بگيره 

از خدا خواستم دوباره اونو بهم بده وگرنه من ميميرم 

توي ٣٥ هفتگي خونريزي كردم رسيدم بيمارستان بلافاصله سزارين شدم ولي به خاطر جدا شدن جفت بچه ام دچار خفگي شده بود سريع اكسيژن بهش وصل كردن تا ٣ روز حالش خوب بود هر لحظه مي رفتم  ديدنش با تمام دردي كه داشتم درد خودم يادم رفته بود نمي دونم دكترا سهل انگاري كردن تقديرم اين بود روز سوم دخترم تشنج كرد و بعد از دو روز منو براي هميشه گذاشت و رفت 

دارم از غم دوريش مي ميرم واي كه چقد سخته شما چه جوري تحمل كرديد دلم ميخواد همين الان دوباره باردار بشم و عشقم دوباره بياد پيشم اوضاع روحي همسرم هم خوب نيست ظاهرشو حفظ مي كنه ولي من كه مي فهمم هنوز بعد چهار روز دخترمو زير خاك تنها نذاشته و از صبح تا شب سرخاكش ميشينه 

نمي دونم چه جوري تحمل كنم تو رو خدا يه كم راهنماييم كنيد من بعد از ١٠ سال بچه دار شدم اصلا حقم اين نبود

عزيزم  دكترم بهم گفت يكسال بايد صبر كنم ولي من طاقت ندارم احتمالا تا مهر صبر كنم از اول مهر اقدام كنم