میدونم که کاری نمیشه کرد اما به خدا واسه این شکایت کردم که این بلارو سر کسی دیگه نیاره
[QUOTE=52757215]میدونم که کاری نمیشه کرد اما به خدا واسه این شکایت کردم که این بلارو سر کسی دیگه نیاره[/QUOT
ميدونم عزيزم ادم از هريچي ميتونه بگذره جز بچش😔
بزار حداقل سه چهار بار پریود شی بد اقزام کن الان من اگه خدا بخواد بعد عید اقدام میکنم منم مثل شما هستم هیچی شادم نمیکنه همش دوست دارم تنها باشم از ادما فراریم شرایطتو درک میکنم من حتی همیایه کناریم یه بچه ایی داره که با دختر خودم متولد شده همش صداش تو گوشم میدونم الان وقتی میری بیرون بچه ببینی اشکت سرازیر میشه یا احیاس تنفر داری نصبت به همه ی بچه ها این حسارو منم کمو بیش دارم روزای اول خیلی بدم میومد بچه ایی ببینم بیرون همش با خدا درگیر بودم که چرا بچه من گریه میکردم خودمو میزدم همش با امپول قرص میخوابیدم اوضام داغون بود الان نه وقتی بچه ایی رو بغل میکنم اروم میشم با اینکه تحه دلم خیلی ناراحتم
دقیقا همین شرایطو همین احساسات رو الان دارم دیگه واقعا کم اوردم. واقعا واسه شما هم متاسفم میدونی چی کشیدی هیچ چیز یخ مادر و آروم نمیکنه به جز بچه اش بعضی وقتا باورم نمیشه که زنده موندمو بدون پسرم دارم زندگی میکنم
باش عزیزم واقعا به یه هم درد احتیاج دارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
