دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......
وَطَن جان🖤 خسته ام... پایانِ خوبِ داستانت کو؟ وطن! لبخندهای مردمِ شیرین زبانت کو؟ چه جوانانی! اسماعیل میبینی؟ چه جوانانی! بسیاری شان هنوز صورت عشق را بر سینه نفشرده اند...🖤
چرا باید با پایتخت هم بغض کنم این قسمت،راستی سنگ چی شد نقی انداختش؟
وطنم پاره ی تنم ،خدایا حافظ رهبر عزیزم (سید علی)باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷خدایا حافظ دلاور مردان (سربازان)سرزمینم باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷.گیجید هنوز فصل تردید گذشت ان قصه که گفتید و شنیدید گذشت، داعش به چراغ سبزتان هار شده از این همه خون چگونه خواهید گذشت!!؟؟ دیگه نمیخوام از مادر شوهر،خواهرشوهر ،جاری،زن داداش،از هیچکس غیبت کنم،حتی خانواده خودم،میترسم غیبت های اینجا هم تو نامه اعمالم إعمال بشه بدبخت بشم والا بخدا ،هر جا دیدید غیبت کردم بهم بگو خاک برسر باز که غیبت کردی،شاید آدم شدم 😔