2777
2789
عنوان

با خانواده سختگیر چیکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 182 بازدید | 29 پست
اخه چجوری اینشو نمیدونم چند بار پشت سرهم رفتم بیرون شروع میکنن بهم فحش دادن که اره تو فلانی و بهمان ...

پشت سر هم نرو، هرجامیری مثلا بگو فلان ساعت میام و دقیقا بیا تا ازت مطمین بشن، تا چندین ماه مثلا برای یکساعت برو بیرون، کتابخونه، پیاده روی و... تا بتونن اعتماد کنن بعد ساعتشو بیشتر کن

پشت سر هم نرو، هرجامیری مثلا بگو فلان ساعت میام و دقیقا بیا تا ازت مطمین بشن، تا چندین ماه مثلا برای ...


اخه همینم نمیزارن الان بهشون‌گفتم دارم خفه میشم توی خونه اونم جمعه ی هفته ی پیش فقط رفتم ازمون قلمچی دادم یه کوچه با خونمون فرق داره تنهایی برگشتم فقط همین😑 الان نمیزارن برم بیرون یکم‌راه برم 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اخه همینم نمیزارن الان بهشون‌گفتم دارم خفه میشم توی خونه اونم جمعه ی هفته ی پیش فقط رفتم ازمون قلمچی ...

اینجور خانواده ها باعث میشن بچه هاشون بدون اعتمادبنفس بزرگ بشن و ترسو، کم کم شروع کن، ببشتر پدر ومادرت مخالفن یا داداشا؟ 

درکت میکنم خانواده منم مذهبی نبودن فقط کوته فکر و ناآگاه بودن

اصلا اجازه بیرون رفتن به من نمیدادن ، چه تنها چه با همکلاسیام

حتی اینترنت ، گوشی ، تبلت همه چیمو ازم میگرفتن

لباسام و لوازم آرایشم ، لاک و هرچیزی که فکرشو بکنی میگرفتن ازم

اینا که میگم برای هشت نه سال پیشه …

الان خودشون هرکاری دوست دارن میکنن ، مامانم که مثل نوجوانی های من تیپ میزنه کلا افکارشون عوض شده …

فقط دوران کودکی و نوجوانیمو بهم زهرمار کردن

الان متاهلم خداروشکر زندگی خوبی دارم ، همین چیزا باعث شد توی ۱۶ سالگی ازدواج کنم ولی نجات پیدا کردم

ازدواج راه نجاتت نیست اما یهو دیدی برات پیش اومد فقط اگه خوب بود و خودتم دوسش داشتی ازدواج کن

اگر نه باید از طریق درس خودت رو از خانوادت جدا کنی

واقعا کار دیگه ای نمیشه کرد متاسفم برای خودمون

من یک زن توانمند ، آگاه و عاشق هستم .

تاپیک هات خوندم مشکل از طرف مادرته آخه مگه بیرون رفتن یعنی ولگردی، بنظرم بشین بکوب بخون دانشگاه یه شهر دیگه قبول شدی حتما برو، نذار باهمین حرفا و... مسیر زندگیتو به نابودی بکشونن، اینام انگار خانواده خودم اه اه 

الان زندگیت خوبه؟؟؟ منم همینکارو کردم ولی زندگی متاهلی بدتر از مجردی کلا فرقی نداشت هردو اذیت و کتک ...

خداروشکر 

من تو خونه ی پدر خیلیی مرفه تر بودم 

ولی خونه همسر، خوشحال ترم، چون کسی بهم نمیگه باید چکار کنم چکار نکنم، مگر از همسرم مشورت بخوام 

تو انتخابام مشوقم بوده نه به جام انتخاب کن

پدر و مادرم رو خیلی دوس دارم برام خیلی زحمت کشیدن ولی حتی هنوز هم گاهی پدرم برام تصمیم میگیره

خداروشکر من تو خونه ی پدر خیلیی مرفه تر بودم ولی خونه همسر، خوشحال ترم، چون کسی بهم نمیگه باید چکار ...

البته اینو بگم که زندگی متاهلی همه پر از چالش 

و من هم مستثنی نبودم 

الان دوستام میگن هفته بعد بریم بیرون از الان استرس دارم و مجبورم ی عاااالمه دروغ بگممامانم فک میکنه ...

واییی من بعد از اینکه این تاپیکو گذاشتم یهویی حاضر شدم گفتم دارم میرم بیرون هرچی گفتن نه گوش ندادم و رفتم وقتی برگشتم گفتم اره همسایمون که اتفاقا از دوستای صمیمیه دیدم باهم برگشتیم خونه دیگه مامانم برگشت بهم گفت از قبل هماهنگ کرده بودین دوتایی برین بیرون😐 و من اینجوری بودم منو چی فرض کردی که اینجوری میگی

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز