راستی شما مرد هستید،
درسته که زندگی برای هر دو جنس سخت تر شده، ولی اشتباهات مردها انگار راحت تر مجاز شمرده میشه تا زنان،
همه زنها مساوی نیستند ولی اکثریت قبل از ازدواج شاداب تر بودند.
وقتی دخترم را با دوست هاش میبینم که تو یک جشن مثلا با شادی و احساس پاک میرقصند ،با خودم میگم چرا باید با یک ازدواج این خوشی ها به پایان برسه.
هیچ چیز ثابتی در دنیا وجود نداره، پس چرا باید ادامه داد،
چرا همه دنبال بیشترها وبهترها هستند .
چرا این درست ها وغلط ها تو ذهن هر کسی متفاوته ولی قوانین ما را به اجبار میرسونه.
از قوانینی که برای همه یکسان هست در صورتی که شرایط افراد در اون متفاوته، متنفرم.
حتی قوانین قران را هم هر کسی که پولدارتر وقوی تر بوده تغییر داده،
حجاب که به خاطره ها پیوست، ربا با هزار اسم مختلف ،سود بانکی ،بهره، رشوه، و.....هم داده میشه وهم گرفته میشه،
ازدواج ومهریه ها اصلا همخونی ندارند.
اصلا چرا آدم های هر گوشه از دنیا باید قوانین مختلفی داشته باشند،
چرا تو یک کشور بعضی حیوانات عزیزند ودر کشور ما با اکراه باید بهشون نگاه کنیم، مثلا سگ ها وگربه ها ،یعنی مینیاتوری هاش را هم خدا نجس دونسته،
چرا در مورد دو جنسی ها تو قران چیزی نیست، چرا خدا برای همه یک قانون نوشته ولی آدم ها متفاوت هستند از گروه خونی گرفته تا زبان ونژاد و....
با صحبتهای من ،فکر می کنید با یک دیوانه بحث می کنید ، خب احتمالش هست،
به قول یکی می گفت فکر نکنید زندانیان فقط گناهکار هستند ،
اونها لو رفتند ولی ما لو نرفتیم.
دیوانه های آزاد هم زیادند به دلایل زیادی همه شرایط بستری شدن ندارند.