بچها سلام خوبین؟
من با پسری ۳ساله و خورده ایی دوستم
کلا بچه خوبیه
از هم ۸ ۷ ساعت دوریم ولی هرموقع اراده بکنم بگم میاد همین جمعه پیش هم اومد بیچاره اینقد خسته بود چشاش قرمزه قرمز بود چون شب پشت فرمون بود صبح رسید
قبلشم رفته بود رام حلقه گرفته بود بچها🥲
عکسشو میزارم بعد
اون ۳۲ سالشه من ۲۰ سالمه
لیسانس حسابداری داره
منم دیپلمم و پشت کنکورم
از لحاظ قیافه خوبه
شرایط مالی ک تووووپ باباشم حتی هزارتومنی بهش نداد خودش کار کرده
ماشین خارجی
چندین تا خونه
چندین تا زمین
یعنی مثلا چه بره سرکوچه ادامس بخره چ بره ایفون اخرین سیستم بخره
مثلا خودش خونه داره یخچالش اخرین مدل سامسونگ بود بعد الان ی خونه ساخته رفته اخرین سیستم ال جی خریده
کلا وضعش خوبه اینجارو گفتم ک بگم اوکیه
برای من وضع درامدش خیلی مهم نیست چون مگه من چقد خرج دارم؟
سر پای خودش بوده
منم خیلی دوست داره
اهل دود و دم و خیانت...اینام نیست ابدا
ولی مامانم راضی نمیشه ب بابام بگه میگه دختر پسری ک تو گوشی اشنا شدنه برای خانوادمون ابرو ریزیه بابات شر میزاره
میگم این شرایطشه میگه هرچی میخواد باشه اصلا حرفشو نزن تو باید درس بخونی
چیکار کنم؟چطوری بگم؟
پسره هم منتظره شماره مامانمو بدم ب مامانش
خودمم چند روز پیش با مامانش حرف زدم
چ بهونه ایی بچینم اینا تو خانواده ما عیبه مغزشون پوسیدست