بله
ی سری برای ی خانمی چله بری کرد
واسه کسایی انجام میدن ک بچه دار نمیشن
خلاصه این خانم بعد از سال ها باردار شد
بابابزرگ من پول نمیگرفت بهشون میگفت هر چقدر دوست دارید شیرینی بدین بهم
خلاصه این خانم رفت ک رفت بابابزرگ منم گفت مشکلی نیست
بعد ی سری ی جا بشینه این خانم ب بقیه بگه ک من خودم باردار شدم کاری ب دعا و سرکتاب نداشته اونا همه الکی بود
ب گوش بابا جون من برسه
اونم گفت الان ک نا شکره و اینجور میگه میرم باطلش میکنم و اینکارم کرد
تو چهار ماهگی این خانم بدون درد بدون خونریزی
بچه ای دیگ نبود دکترا انگشت ب دهن مونده بودن ک چرا بچه سقط شده
متاسفانه سال هاست فوت کرده😔
ب یکی از خاله هام یاد داده اما اون کتابش رو گم کرده
هنوزم ک هنوزه مردم میرن سر قبرش خاک برمیدارند برای شفا
اخ قلبم 😢💔