واقعا برام سواله یعنی نمیدونم واقعا
من مادرشوهرم مریضه بعد از اون طرف خودشم زن بدی نیست ولی حرفشو نمیسنجه یهو میزنه
از طرفیم شوهرش میگه چون مادرم مریضه
مریضیش طوریه یهو عصبی بشه در حد مرگ میره
میگه چون مریضه هرچی گفت بگین باشه
کسی عصبیش نکنه به من تنها نه ها به همه خواهر برادر دوماد عروس همه
دیروز حرف داداشم بود. داداشمم ۳۰سالشه زن نداره
میگه نمیخوام البته حقم داره میگه فعلا چیزی ندارم باید درامدم یطوری باشه بتونم زن بگیرم مگه الکیه
یهو مادرشوهرم دراورد گفت اگه زن نمیگیره بره گوسفند بگیره بره با گوسفندا😐😐😐😐😐
حالا طرف خانواده ی من اینقد احترام براشون واجبهههه
اگه مامانم اینو بشنوه خیلی بد میشه
همش ناراحتم از طرفیم به شوهرم بگم به مامانت بگو از این حرفا نزنه میگه مادر من مریضه هرچی میخواد بگه شما چیزی نگید گارد میگیره
دلیلی نداشت اینو راجب داداش من بگه حتی اگه بدترین ادم باشه درصورتی داداشم خیلی پسرخوبیه
بنظرتون به ارومی به شوهرم بگم گلایه دارم؟ حرف ۲ روز پیشه یا دیگه نگم بیخیال بشم
من اصلا جواب مادرشوهرمو ندادم گفتم شاید بفهمه بدم میاد
نمیدونم چیکار کنم🤦♀️
اینم بگم با همه همینطوریه ولی خب به دخترایه خودش بگه قطعا مادرشونن بدشون نمیاد فرق داره تا به دختر مردم بگه
شوهرم از اونایی نیست از مادرش بتره یا بچه ننه باشه نه
اتفاقا کل اختیار زندگی همشون با شوهرمه
فقط این بیماریو بهونه کردن😐 مادرشوهرمم خوشش اومده هرچی از دهنش در میاد میگه