سلام بچه ها من تقریبا نه اسفند زایمان میکنم خواهر شوهرم اون موقع میخواد بره عروسی کرمان دیشب زنگ زده میگه تاریخ زایمانت کی هست میگم نه اسفند میگه وای ببخشید من به اون عمه ام قول دادم برم تو دلم گفتم تو برادرت یه دونست تواین شهر جز تو کسی رو نداره اونوقت میخوای بری عروسی پسر عمه ت منم گفتم اشکال نداره من گفتم کسی بیاد کارامو انجام بده پولشو بهش میدم خوب گفتم😉😉😉
مگه کسی جز خواهر شوهر نیست بیاد پیشت ؟
اصلا شما باشید یه دونه داداشتو ترجیح میدی به پسر عمه ت؟
اره بابا حالاخواهر شوهرت فکر ميکنه چقد بهش نياز دارى ؛؛؛؛؛خيلى ريلکس باش بگو برو خوش بگذره
هرکه از مزد خویش خورد
منت حاتم طایی نبرد
کارخوبی کردی.زمین و زمان بهم بخوره زیر منت خواهر شوهر و مادرشوهر و در کل قوم شوهر نرو
من باشم نمی رم عروسی تو همچین شرایطی
ب نظرم کاره خوبیه یکیو گفتی تا اینکه اون بیاد😐😐
من بیشتر دلم به حال شوهرم سوخت وگرنه انقدر بدبخت نشدم خودمو ببرم زیر بار منت اونا اخه یه دونه برادر تو شهر غریب خودم اگه بودم صد سال داداشمو تنها نمیذاشتم تو بزرگترین شادی زندگیش
حالا من نظرم اینه که اگه زودترم بچه دنیا اومد بهش نگم تا چند روز
منم جواب تلفن ندادم تا سه روز بزار اعصابت اروم باشه .
وظیفه ش نیست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
