امروز خواهرامو و شوهراشون برگشتن شهرشون
از الان خیلی دلم واسه خواهرام تنگ شده چون معلوم نیس دوباره کی بیان بهم سر بزنن
اینجا هوا ابریه دلم خیلی گرفته نشستم فقط دارم زار میزنم
بخاطر اینکه دوباره تنها شدم دوباره خودم موندمو وخودم
خودم موندمو این زندگیکوفتی🥺