دخترمو نگاه میکنم جگرم میسوزه💔💔💔

دختر کوچولوم ۹ سالشه تشنج کرده وقتی ۶ ماهش بود و اون تشنج بدون تب کرد رو نغزش خیلی اثر گذاشته خیلی براش ناراحتم جیگرم خون💔خدا خواست امسال باردار شدم. دخترم مدرسه حاص میره بخاطر شرایطش که نمیتونه از خودش دفاع کنه خودم باید ببرم بیارمش اصلا به کسی اعتماد ندارم که سرویس بگیرم براش ... خیلی میترسم این رفت و امد بهم فشار بیاره یا وقتی دخترم مدرسه باشه من زایمانم شروع بشه و زایمان زودرس کنم چون سابقه زایمان زودرس دارم یا استراحت مطلقی بشم... دخترم اصلا از پس خودش بر نمیاد بخاطر بیناری در این حد که جرات ندارم حتا واسش سرویس بگیرم.هر کی هر کار بخواد باهاش کنه مثل دور از جون جسد بی حرکت میمونه بعدشم نمیتونه به من بگه چه اتفاقی براش افتاده.جرات ندارم واسش سرویس بگیرم خیلی شرایطم سخته😭بلاخره ادم از دات کسی خبر نداره میترسم دوبار دخترمو ببینن وضعیتشو بفهمن😭 خدا دشمنمم تو این موقعیت من نزاره الان بخدا با کریه مینویسمناخواسته باردار شدم الانم باید دخترمو خودم ببرم بیارمالان میترسم باز زودرس بشم یا بستری بشم دخترم چی میشه هیچ کسی رو ندارم بزارم پیشش هیچ کس😔