تقارن عید و ماه رمضون برای من خاطره خوشی نیست ،بچه که بودم برای مدتی وضعیت مالی ما با خانواده مادری اندکی فرق داشت،دایی جان عید به من عیدی نداد به جاش عید فطر پروپیمون تر داد،بچه بودم ولی فوری فهمیدم این عیدی همون فطریه است و به مادرم گفتم طبق معمول مادرم در دفاع از برادرش گفت نه و اتفاقی بوده و همون عیدیه و منظوری نداشته و اینا .قبول کردم ولی سال بعد تکرار شد .اینبار باز شرم و حیا نذاشت مستقیم به دایی بگم و خالم رو واسطه کردم و سناریو مادرم تکرار شد ولی اینبار کوتاه نیومدم و گفتم در هر صورت دیگه نمیخوام و شکر خدا از اون سال دیگه هیچ عیدی از دایی نگرفتم، خلاصه که اتفاقا بچه ها خوب میفهمن!این رفتارای حقیرانه رو نکنیم🌹
چند سالت بود؟
عزیزم خیلی تلخ بود از شخصیتتم خیلی خوشم اومد
منم خاطرات مشابهی دارم، ولی از خالم
و رفتار مامان منم مثل مامان شماست🙂
خب ادم به خواهرش کمک نکنه به کی کمک کنه....
شاید نیت داییت خوب بوده باشه ولی رفتارش خیلی بد بود میتونست راحت و قایمکی بده دست خواهرش
بعد وقتی که به فکر سما بود خوب چرا عیدی رو نمیداد
بدترین کارو مادرا میکنن با دفاع بیجا
من الان دخترم مدرسه ای هست ۷ساله کلاس اول
وقتی خودم در قبالش اشتباهی بکنم ناراحت میشه ولی میرم بهش میگم حق با تو بود من اشتباه کردم امیدوارم بتونی ببخشی
یا از دیگران گله میکنه میگم واقعا حق داری مرسی گفتی و میرم ازش دفاع میکنم
اینطوری شاید اون لحظه ناراحت شه از اتفاقات اما حمایت و دفاع و حتی عذرخواهی منو میبینه حس میکنم دیگه از دلش بیرون میره و تروما نمیشم
لدترین اشتبااهات بزرگترهای ما این بود نمیخواستن تحت هیچ عنوانی قبول کنن اونا هم اشتباه مرتکب میشن
غرور احمقانه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
