غم که گذشت دگر از او سخن مگو/نه تو میمانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی/زندگی نه یکبار، بلکه هر روز صبح اغاز میشود/از طایفه نوریم ما تیره نمیمانیم/در امتداد کوچه پس کوچه های زندگی نوای امید است که مرا میخواند/سرگردان در کافه های پاریس/کتاب شنل پاره رو بخونید
به پسر خودم اسباب بازی دادن که عینش و داشت خودم میگم کاش دفتر و مداد رنگی میدادن بلاخره به کارش میوم ...
خوبه ولی مرغوب باشه.یکسال جاریم به پسرم دوتا راکت پلاستیک داد با یه توپ حدود۱۵تومن دوبارپز هم بود.وضعشونم عالیه و ماهم همیشه واسشون کادو خوب بردیم انقدربهم برخورد