2777
2789
عنوان

بدبختی های ثروتمند بودن

1559 بازدید | 115 پست

اول بگم من ثروتمند نیستما ..

ولی فکر میکنم سختی های ثروتمند بودن ایناس:

ممکنه تنهات بذارن آدمها

همیشه ازت انتظار کمک داشته باشن و ممکنه واقعا اون لحظه توان شو نداشته باشی

شاید مجبور شی هرجایی هر لباسی رو نپوشی و مواظب باشی که تفاخر نکنی

محبت ها و توجه هایی که بهت میشه رو نتونی تشخیص بدی که واقعی هست یا به خاطر پول ته

و .....

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کاش همه بدبختی ها این مدلی بود چون چاره دارن

و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت می‌کشند گریه کردم. دخترهایی که بعدها از خود متنفر می‌شوند و مثل یک درخت توخالی ، پوسته‌ای بیش نیستند. و عاقبت به روزی می‌افتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمی‌دانند چرا زنده‌اند…

هرچی پول بیشتر مشکلات بیشتر ولی خیلیا اینو نمیفهمن😂

کسی که تو ۱۵/۱۶ سالگی دوسش داشتی و دیگه نیست به احتمال زیاد تو ۲۵ سالگیت هیچ اهمیتی نداره!  اون امتحان ریاضی که تو دبیرستان کلی معدلتو میاره پایین، وقتی داری لیسانس میگیری هیچ اهمیتی نداره! مشکلاتی که امروز باهاشون مواجه میشی با اینکه الان به نظرت آخر دنیا میان ولی ۱ سال دیگه هیچ اهمیتی نداره :) همه چی درست میشه نگران نباش 

ولی بنظر من یِر به یِر میشن ...ینی خوشحالی و بدحالی ش مساوی میشه

نه بخدا

پول داشته باش همه برات احترام قائلن حتی اگه از ته دلشون نباشه

کسی نمیتونه بهت بگه بالای چشمت ابرو

میتونی راحت برای حال خوب دلت برای خودت خرج کنی و نگران نباشی

انواع اقسام سفر و خرید و خوشگذرونی 

هم سلامت روانت خوب میشه هم جسمت شاداب میمونه

البته همش در کنار سالم بودنه ولی بازم

هم ایرانم، هم ویرانم، هم درس دارم، هم نمی‌خوانم. https://abzarek.ir/service-p/msg/2088007 ، این قمار عاقبتش جان مرا می‌بازد 

نه چاره ندارهفکر کن خونه خوشگل و بزرگ داری دلت میخواد مهمونی بدی ولی هیچ کس نیست که مهمونی ت بیاد و ...

میتونی چند تا بدبخت بیچاره تو خیابون رو مهمون بدی هم اونا خوشحال و سیر میشن هم خودت حالت خوب میشه، ولی در کل درد بزرگی نیست چه برسه اینکه بخوای اسمش رو بدبختی بزاری

و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت می‌کشند گریه کردم. دخترهایی که بعدها از خود متنفر می‌شوند و مثل یک درخت توخالی ، پوسته‌ای بیش نیستند. و عاقبت به روزی می‌افتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمی‌دانند چرا زنده‌اند…

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز