مرا هیچ ساز در گذشته و مرا رها ساز از آینده
در اسارت اسارت ، اشیانه ساز بی بیننده و سراب فریبنده
به انظار و انتظار را چشم بستن و قلب را ساز رستن
در آغوش ، سروش قلب را نکن انکار شود بومی بینگار
دلم میخواد بدونم که شعر هایی که من مینویسم چرتن یانه
بیشترا یا پوزخند میزنن یا چیزی نمیگن و نمیفهمن
عالیه
معنیشو نفهمیدم
در اسارت اسارت ، خونه ساز بی بیننده و سراب فریبنده یعنی گرفتاری و اسیری رو به بند بکش و کنترل کن و در اونجا بدون اینکه تغییر کنه و خراب بشه و فریب بخوری زندگی کن و به انظار و انتظار چشم بستن و قلب رستن هم یعنی خودنمایی و انتظار و در بند بودن رو نادیده بگیر و فراموش کن و قلبت رو رها کن و در آغوش سروش قلب را نکن انکار نکن انکار هم یعنی فرشته و الهام و حس قلبیت رو انکار نکن بقیش هم فکر کنم معلومه
