سلام یه راهنمایی میدید
از بچگی با یه نفر همبازی بودم از ۴ ۵ سالگی اشنا هم هست از همون اول دوسش داشتم خانواده ها به شوخی مینداختن میگفتن بچن بزرگ شدم بازم دوسش داشتم الان ۱۰ ساله که ندیدمش ولی هنوزم عاشقشم و نمیتونم برم جلو چیکار کنم
یعنی میخوای خودت بری احساستو بهش بگی!؟
اینستا بهش ریکویست بده
اگه خودشم مشتاق باشه میاد جلو
کاره خوبی میکنی عزیزم
منم از بجگی یکیو دوست داشتم تا جوانی هم سالی یکی دوبار همدیگرو میدیدم ولی خب اون چیزی نگفت منم متوجه شدم سلیقش نیستم.. و گذاشتمش کنار کلا فراموشش کرده بودم اینو گفتی یه چیزای مبهمی یادم افتاد
بنظرمن اگه خودش مایل باشه یا شرایطشو داشته باشه بحثشو پیش میکشه❤
اخه اصلا باهاش ارتباطی ندارم حتی سالی یکی دوبار قبلا تو یه شهر کوچیک بودیم هر روز میدیدمش بعد که ما اومدیم تهران دیگه نه دیدمش نه باهاش حرف زدم ولی خب مثلا با پدر بزرگ و دایی هاش رابطه داریم میبینمشون ولی خودشو و خانوادشو نه
نمیدونمم چجوری بهش دسترسی پیدا کنم
میترسم بیخیالش شم تا اخر عمرم حسرت شه رو دلم
خب باید یجوری همدیگرو ببینین بعنوان رفت و امد فامیلی نه دوست پسردوست دختر
اگه هیچ جوره نمیشه به خدا توکل کن و رهاش کن
میدونم چی میگی واقعا حس بدیه اگه میتونی هر جوابی رو تحمل کنی میتونی بهش بگی بی رودربایستی ببینی نظرش چیه
ده ساله که ندیدیش اون الان خیلی فرق کرده شاید ببینیش نظرت کلا عوض بشه
ای بابا
چاره ای نداری
یا بگی بهش
یا ولش کنی
مورد اول ممکنه ب خواستت برسی و اونم اوکی باشه و ممکن هم هست هم غرور و هم عشقت نابود بشه.
مورد دوم فقط عشقت نابود میشه و هعی شاید حسرت کوچیکی هم بمونه کنج دلت.
شاید کار دیگه هم بشه انجام داد من همین دوتا ب ذهنم رسید
دقیقا حق با شما یه جا خوندم پنگوئن یه عمر پول جمع کرد دندون طلا بخره که بتونه سیب بخوره اخرش فهمید اصلا سیب دوست نداره ولی تا ذات واقعی طرف نبینی اون تصور خوب ازش تو ذهنت میمونه شاید من یه ساعت باهاش بشینم ببینم اونقدرم که فکر میکردم آس نیست
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز