سلام عسلا پریروز عصر نوبت ارایشگاه داشتم برای عید ، من نزدیک ۱۰ ساله این ارایشگاه میرم و مالکش ۲ تا خاهر همسن و سال خودم هستن . بهرخال یه دوستی بین ما شکل کرفته چون اخلاقم طوریه که بقیه همیشه دوسم داشتن بارها مشکل حقوقی دلشتن خودشون یا پرسنل من ساعتها مشاوره دادم یا همین ماه قبل که صاحب ملک بااینا دچار اختلاف شده بود من کلی براشون مهلت کرفتم خالا بماند .
من همیشه که میرم چون باهام دوستن میگن کارت نکش منم میگم باشه با گوشی پرداخت میکنم
پریشبم هزینه کارم شد ۵ میلیون و طبق روال من با گوشیپرداخت کردم و رسیدش رو نشون خاهر بزرکه دادم حالا دیشب حدود ۱۰:۳ شب خاهر کوچیکه زنگ زده فلانی جون اشتباعی از کارت شما ۵۰۰ کشیدیم لطفا ۴/۵۰۰ بریز برامون منم انقد سرم شلوغه کفتم اکی حله بعد یادم اومد گفتم من الان سالهاس سالن شما با کوشی پرداخت میکنم گفت یه لحظه گوشی نگه دار اس ام اس برداشت رو نکاه کرذم دیدم ۵ تومن انتقال دادم صدای خواهر بزرکه که اتفاقا پشت صندوق بود ورسید پول بهش نشون دادم اومد کفت نه اون که ملاک نیس عکس رسید بیزحمت منم پشت فرمون بودم خیلی شلوغ رفتم ی کوچه پیدا کرذم و بدبختی آپ گوشیم بخاطر تاریکی کوچه صورت منو شناسایی نمیکرد منم رمز عبورش یادم نبود زنگ زدم خونه اونو از تو تقویمم برام پیدا کرذن واس ام اس کردن وارد اپ شدم و از اون رسید عکس کرفتم فرستادم واتس اپ نه عذرخاهی کرد نه هیجی یه قلب قرمز فرستاد منم سین کردم جواب ندادم
دروغ چرا از برخوردشون کمی دلگیر شدم چون واقعا پنج تومن عددی نیس ادم خودش رو بخاد مدیون کنه اونم من که نوبت فروردینم فیکس کردم وهمیشه پاتوقمه از یه طرف میگم شاید خسته کار بودنذهنشون خسته بوده دوستم میکه غلط کردن حرفتو باور نکردن تو اندازع چند میلیون فقط به اینا رایگان مشاوره دادی اظهارنامه نوشتی پاشو حضوری برو ( خیلی رو من حساسه 😅 از ابتدایی باعم همکلاسی بودیم عین خاهریم )
دلم نمیخاد کدورت پیش بیاد نهایت دیگه سالنشون نرم
گفتم یه همفکری هم با دوستای اینحا کنم