واسه چهارشنبه سوری چون تو کوچمون دعوا شد و اینا
رفتیم بیرون تو شهر ما همیشه یجای شلوغ میشه رفتیم اونجا
بعد دوتا دختره تو رنج سنی ۲۰ جلومون بودن
من دیدم همه همکلاسی هام با دوست پسرشونن منم با خنده به دختر خالم گفتم منم الان باید با دوستپسرم میومدم بیرون
دختره جلویی برگشت منو یه حالتی نگاه کرد انگاری یچیز چندش میبینه بعد با بغل دستیش درگوشی حرف زد بعدم گفت بچه سال ها واسمون شاخ شدن
خدا شفاش بده دختره روانی عقده ای😐😑