واااای باورم نمیشه
داداشم خوراکی خریده بود پفک و...
گذاشته بود که اخر شبی بخوریم
یهو دیدم زنش برداشت برد تو اتاق باز کرد خورد بعد اومد تو هال 😐 پشمام ریخت
داداش کوچیکمم میگه یه بار ادامس باز کرده یکی به شوهرش دادع به داداش کوچیکم گفته تو سرما خوردی لازم نکرده ادامس بخوری
یه بارم ما مهمون داشتیم صبح تا عصر
این ۱۲ ظهر اومد از توی اتاق جلو مهمونا رفت برا خودش صبونه اورد اومد نشست جلوشون خورد
اونا هم دو سه تا بچه داشتن یه تعارف نکرد بفرمایید (الویه بود)
از دست این دیوونه نشیم خیلی کار کردیم
از بقیه کاراش نگم دیگه
در همین حد ببینین اصن طبیعیه :/