قبلا هنوز یه قصه بود ، یه خاطره ، یه خنده ، یه دیوونگی جدید
اما حالا
فقط سکوته ..
و یه تقویم که ورق میخوره و منم که دارم نگاش میکنم
بدون هیچ حسی ، بدون هیچ اشتیاقی
خستم .... کاش بگذره و تموم بشه ..
سخته که هر روز بشینی کنج اتاقت روزاتو یکی یکی چوب خط بزنی
کاش خدا استعفامو امضا کرد
از دنیا و آدماش دیگه سیرم میخوام برم ...👩🦽