من سه ماهه عقد کردم قبل از اون به خواهرم خیلی وابسه بودم البته اینم بگم عقدم اما خونه خودم هستم
حالا خواهر من یه بدی داره یکم فضولی میکنه امروز اومده بود خونمون یهو دیدم رفت سر یخچال ورداشت گفت چرا شیر تو یخچال ندارید اقا نیما؟ شوهرمم مکث کرد گفت الهام لازم نداشته
بعد خواهرم گفت خب الهانم که فقط نبیاد حواسش به این چیزا باشه
یا مثلا هی خواهرم ازم میپرسه لباسی که واسه مجلست میخوای بگیری حتما گرون باشه ها شوهرت خوب پولشو داره نمیدونم ارایشگاه خوب بری ببینن بقیه
هرچی مامانم بهش میگه فضولی نکن زشته اینا این ول نمیکنه
اینو شوهرم بهم امشب گفت دیگه نیاد وقتی من خونم من خجالت کشیدم یکم . چی به خواهرم بگم؟