ما بخاطر کار شوهرم ی شهر دور زندگی میکنیم. ۱۰ ساعت فاصله داره تا زادگاهمون.
اومدیم مسافرت شهر خودمون شوهرم خونه پدرشه منم خونه پدر خودم هستم.
وقتایی که میایم اینجا اصلااا بهم توجه نمیکنه میگه این همه روز و شب و ماه ها کنار هم بودیم الان میخوام چند روز کنار رفیقانو عزیزام باشم🥲منکه نمیگم هر لحظه پیشم باشه ولی مثلا از صبح تا حالا همش خودم بهش زنگ میزنم اون با دوستاش بیرونه بی توجهی میکنه 🥲چیکار کنم؟قبلا خیلی سر این موضوع دعوا میکردیم با خشونت فایده نداره بدتر عصبی میشیم
از نظر من حق داری
ایرادش چیه خب
راس میگه دلش تنگ مبش
توام با خانوادت بگذرون چند روز دیگ
شمام زنگ نزن خودتو سرگرم کن با خانواده و دوستان خودش میاد سمتت
بهش بگو حداقل یه تماسی یا پیامکی باهام داشته باش
هرکسی احتیاج داره یه تایمیو برای خودش باشه
دیگه بهش زنگ نزن و فرصت بده دلش برات تنگ بشه
حق داری ولی کاری نمیشه کرد بذار این چند روز بره بگرده ولش کن بذار راحت باشه تو هم خودت برنامه ریزی کن
حق داره اوقاتی رو برای خودش باشه
ازدواج کرده اسیر که نشده
شوهر منم همینه ولی دیگه مال شما خیلی شورش و درمیاره واسه من اینطوری نیست ولی وقتی میریم پیش خانواده ها عمده توجهش به اوناست
