بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو تاکسی سوار شدم دو تا مرد عقب بودن، نشستم. دیدم جا خیلی تنگه گفتم زشته بگم پیاده میشم و تا اخر مسیر لــــه شدم. پشت دستمو داغ کردم دیگه این غلطو بکنم
ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما، آنجا دشتیست فراتر از همهی تصورات راست و چپ؛ تو را آنجا خواهم دید.