نه نامزدش داشت میرفت ماهیگیری اینم دم صبحی داشت میرفت بدرقه ش ..سرراه پسرای یه مرد کارخونه دارو دوستاش مست بودت بهش تجاوز کردن ..جز کریم..اخرشم کریمو مجبور کردن با فاطمه گل ازدواج کنه
یه دختر نوجوان ساده دل بود که نامزدش میخواست با قایق بره اونور آب ، فاطماگل میاد اونشب با نامزدش کنار دریاچه خدافظی کنه که چندتا نامرد که مشروب خورده بودن و مست بودن بهش تجاوز میکنن و همونجا ولش میکنن بعد که نامزدش از سفر برمیگرده متوجه ماجرا میشه و فاطماگل رو ول میکنه و یکی از اون ولگردها که بهش تجاوز کرده بودن به اجبار می گیرتش
لطفا رسیدگی کنید ، نام مستعار قابل ویرایش نیست نام کشور هم به ایران قابل تغییر نیست