سلام
من و شوهرم هفت سالی میشه که ازدواج کردیم اما خب چون هم من شاغل بودم و هم ایشون و از طرفی هم مسئولیتش زیاد بود تصمیم گرفتیم بچه نداشته باشیم و خانواده من و شوهرم با این موضوع موافق بودن اما خب این یک سال گذشته مادر شوهرم خیلی اصرار داشته که ما بچه به دنیا بیاریم و میگه نوه می خوام و ....
شوهرمم همچنان مشکلی نداره اما خب مادرش خیلی دخالت میکنه. چیکار باید کرد ؟
بخندید و بگید چشم
یدونه بیار بزار ور دلش بزرگش کنه دیگه نمیگه
به همه ما ميگن
اسلحه ك نزاشتن عزيزم
بیخیالی
بگو خودشون یکی بیارن 😒
من به مادرشوهرم میگفتم پسرت نمیخواد از اون بپرس 😅 اونم نمیپرسید ، باز دفعه بعد ابن پرویه تکرار میشد
شما کار خودتو بکن
نظر هیچکسی برات مهم نباشه
مگه مادرشوهرتون میخواد بزرگ کنه مسیولیت با شماست تصمیم هم با شماست
من بعد دوازده سال هنوزم مثل همون اول نمیخوام بچه شوهرمم نمیخواد
اهمیت نمیدم
میگم هر چی خدا بخواد بحث رو تموم میکنم
هیچی نگین و هر وقت خودتون خواستين اقدام کنین
بگو فرزند تو (همسرت) رو دیدم پشیمون شدم
دیگ نمیگه
بگو پسرت نمیخواد .تامام
خوب بچه بیار دیگه بسه ۷ سال گذشته چند سالتونه
خدایی کار ب مادر شوهر ندارم این همه تلاش برای کی و چی مگ خود آدم چقدر میخوره میپوش میگرد
